همه گفتند فراموشش کن
و نمی دانستند
که به جز یــــــــــادت تو هر لحظه مرا
یاری نیست
هر که می دید غمم را می گفت
که دوایت گذر ایام است
لحظه و ساعت و روز
در پی هم رفتند
و فراموش شدند
عشقت اما در من
همچنان پا بر جاست
هر که می گفت
دوایت گذر ایــ ـام است
کاش می دید که بعد از عمری
باز هم یاد تو در من باقیست
باز هم یاد تو در من گرم است
باز هم یاد تو در من خوب است
باز هم یاد تو رویای من است
باز هم یاد تو امید فردای من است
❤----------------❤
❤عشق تلخ❤
❤----------------❤
گاه گاهــــــــــی که دلم می گیرد
پیش خود می گویم
آن که جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز...؟
گر چه از فرطـ غرور
اشک از دیده نریخت
بعد تو لیک پس از آن همه ســـــــــــــــــال
کس ندیده به لبـ ـم خنده هنوز
گفته بودند که از دل بـــرود یار چو از دیده برفت
سالهاست که از دیده ی من رفتی و
لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز
دفتر عمر مرا دست ایام ورق ها زده است...
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما
همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز...
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:













































